فان پاتوق
پاتوقی برای همه با هر سلیقه ای ...
| ||
|
سخنان و پندهای آموزنده و زیبا از جبران خلیل جبران
جبران خلیل جبران شاعر، نقاش و نویسنده ی و متفکر لبنانی که در عمر کوتاه ۴۸ ساله ( ۱۸۸۳ تا ۱۹۳۱ ) خویش رازهای بسیاری را با آیندگان در میان گذاشته است، _____________________ چون عاشقی آمد، سزاوار نباشد این گفتار که: خدا در قلب من است، شایسته تر آن که گفته آید: من در قلب خداوندم. _____________________ هنگامی که در سکوت شب گوش فرا دهی خواهی شنید که کوهها و دریاها و جنگلها با خود کم بینی و هراس خاصی نیایش میکنند _____________________ پند آموز است ماجرای مردی که زمین را می کاوید تا ریشه های بی ثمر را از اعماق زمین بیرون کشد، اما ناگاه گنج بزرگی یافت؟! _____________________ مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو خواهد رفت؟ پس، اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا یکی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد _____________________ به روزگار شیرین رفاقت سفره ی خنده بگسترید و نان شادمانی قسمت کنید، به شبنم این بهانه های کوچک است که در دل سپیده میدمد و جان تازه میشود _____________________ چه ناچیز است زندگی کسی که با دست هایش چهره ی خویش را از جهان جدا ساخته و چیزی نمیبیند، جز خطوط باریک انگشتانش را _____________________ اگر از دوست خود جدا شدی، مبادا که بر جدایی اش افسرده و غمگین گردی، زیرا آنچه از وجود او در تو دوستی و مهر برانگیخته است، ای بسا که در غیابش روشن تر و آشکارتر از دوران حضورش باشد _____________________ آنگاه مردم را درست میبینی که در بلندیهای سر به آسمان کشیده حضور داشته باشی و در منزلگاههای دور نظرات شما عزیزان: [ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 18:10 ] [ احسان اشرفی ] |